کد مطلب:231690 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:194

در فضیلت جهاد
1- محمد بن عبدالله خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض كرد: پدرم از پدرانش نقل می كرد كه مردی به او گفت در ولایت ما محلی هست كه او را قزوین می گویند و دشمنی داریم كه او را دیلم می نامند آیا ما می توانیم با آنها جهاد كنیم و لشكركشی نمائیم امام علیه السلام فرمود: شما خانه خدا را ترك نكنید وی بار دیگر سخن خود را تكرار كرد و امام علیه السلام باز فرمود شما خانه خدا را ترك نكنید.

شما باید در خانه خود بنشینید و با فرزندان و عیالات خود زندگی كنید و در انتظار فرمان ما باشید اگر یكی از شماها فرمان را دریافت و در حكومت ما به جهاد پرداخت مانند آن كسی است كه در جنگ بدر با حضرت رسول صلی الله علیه و آله در نبرد مشركین شركت كرده باشد و اگر بمیرد و زمان ما را درك نكند مانند كسی است كه با قائم ما در یك خیمه نشسته باشد.

2- سعد بن سعد گوید از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم مقصود علی علیه السلام كه فرمود «و الله لالف ضربة بالسیف أهون من موت علی فراش» چیست فرمود در راه خدا.



[ صفحه 744]



3- حضرت رضا علیه السلام از پدرانش روایت كرده كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند خداوند متعال مبغوض می دارد كسی را كه دشمن به خانه اش وارد گردد و او از جان و مالش دفاع نكند.

4- حضرت رضا از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت كرده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند من مأمور هستم كه با مردم جنگ كنم تا كلمه «لا اله الا الله» را بر زبان جاری سازند و هرگاه به این كلمه اقرار و اعتراف كردند جان و مال آنها بر من حرام است.

5- حضرت رضا علیه السلام فرمود خداوند متعال فرار از جهاد را حرام كرده است زیرا این عمل موجب سبك شمردن دین و استخفاف به پیامبران می باشد اگر كسی از جهاد فرار كند و از پیشوایان عادل و رهبرانی كه جامعه را به طرف سعادت و فلاح دعوت می كنند دست بكشد و از یاری كردن آنها خودداری كند و با دشمنان آنها نبرد ننماید و كفار را به ترك شرك و بت پرستی دعوت نكند خشم خداوند را برای خود می خرد و مرتكب فعل حرام می گردد.

مجاهدین باید همراه پیامبران و امامان و پیشوایان عادل در ترویج دین خدا همراهی كنند و عدل و داد او را در جامعه ایجاد كرده و جور و ظلم و بی دادگری را از بیخ و بن بركنند و فساد و ترویج باطل را نابود سازند و اگر جهاد را ترك كنند دشمن جرأت پیدا می كند و بر مسلمانان حمله می آورد و جان و مال و ناموس آنان را در معرض خطر و تلف و نابودی قرار می دهد و دین خدا را ضعیف كرده و تولید فساد در جامعه اسلامی می كند.

6- یونس بن عبدالرحمان گوید به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم مردی از دوستان شما از شخصی اسب و شمشیر گرفته و رفته است جهاد كند یكی از دوستانش او را دید و گفت: جهاد با این جماعت جایز نیست و به او گفتند باید



[ صفحه 745]



بروی این اسب و شمشیر را به صاحبش برگردانی فرمود باید برگرداند، عرض كردم دنبال آن مرد رفتند و او را پیدا نكردند بعد معلوم شد كه وی به جنگ رفته است امام رضا علیه السلام فرمود اكنون كه آن شخص به جنگ رفته است باید به عنوان «مرابط» فعالیت كند و در جنگ شركت ننماید یونس گفت در جاهائی مانند قزوین و دیلم و عسقلان و یا در سایر مرزها می تواند مرابط باشد فرمود آری پرسید می تواند در جنگ شركت كند فرمود خیر مگر اینكه از ناحیه كفار و مشركین برای مسلمانان خطری باشد و آنها در نظر داشته باشند مسلمانان را غافلگیر كرده و آنها را اسیر كنند مگر نمی دانی اگر رومیان بر مسلمانان حمله كنند و شهرهای آنها را بگیرند جایز نیست با آنها بیعت كنند.

حضرت رضا علیه السلام فرمود: باید تا جنگ شروع نشده و مسلمانان در معرض خطر نیستند در پاسگاه ها و رباطها به عنوان محافظ و مرزدار خدمت كنند و اگر جنگ شروع شد و اسلام در معرض حمله كفار قرار گرفت باید وارد جنگ شود و باید در این هنگام نظرش فقط اسلام باشد و نظری به خلیفه و حاكم وقت نداشته باشد و جنگ با كفار را یك وظیفه فردی در برابر اسلام بداند و نیت او فقط دفاع از اصل دین اسلام باشد.

راوی گوید: عرض كردم اگر دشمن به جائی كه آن شخص در آنجا نگهبان است حمله كند وظیفه او چیست فرمود: در این هنگام او باید برای دفاع از حقیقت اسلام با آن كفار جنگ كند زیرا نظر كفار و مشركین در اینجا فقط محو دین مقدس اسلام است و اگر كفار بر مسلمانان پیروز گردند اسلام از بین خواهد رفت و اگر دین مقدس اسلام از بین رفت و كفار پیش رفتند نام محمد صلی الله علیه و آله نیز از بین خواهد رفت.



[ صفحه 746]



7- ابوالحسین رازی گوید: حضرت رضا علیه السلام فرمود: مردی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمد و دو دینار خدمت آن جناب تقدیم كرد و گفت: این دو دینار را در راه خدا خرج كنید فرمود: پدر و مادرت هر دو زنده هستند و یا یكی از آنها زنده می باشد، عرض كرد: پدر و مادرم هر دو در حال حیات می باشند پیغمبر اكرم فرمود: این دو دینار را بردار و ببر و در اختیار پدر و مادرت قرار بده كه از انفاق در راه خدا بهتر است.

آن مرد از محضر حضرت رسول صلی الله علیه و آله برخواست و رفت و بار دیگر مراجعت كرد و دو دینار دیگر خدمت آن جناب آورد گفت: یا رسول الله فرمان شما را انجام دادم و آن دو دینار را به پدر و مادرم دادم و اینك این دو دینار دیگر است دوست دارم آن را در راه خدا خرج كنم فرمود: فرزندی داری گفتم: آری فرمود آن دو دینار را برای فرزندت خرج كن كه برایت بهتر است تا در راه خدا خرج كنید.

آن مرد بار دیگر رفت و آن دینارها را به فرزندانش داد و دو دینار دیگر را برداشت و بار دیگر خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: دستور شما را اجرا كردم و آن دو دینار را به فرزندم دادم و اینك دو دینار دیگر آورده ام آن را در راه خدا انفاق كنید فرمود: زن دارید؟ گفت: آری فرمود: این دو دینار را در اختیار زن خود قرار ده تا او خرج كند و این بهتر است تا در راه خدا خرج كنید.

آن مرد از نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله بیرون شد و بار دیگر برگشت و عرض كرد: یا رسول الله من فرمان شما را انجام دادم و آن دو دینار را به زوجه ام دادم و اكنون دو دینار دیگر آورده ام كه آن را در راه خدا صرف كنید.

فرمود: آیا خادمی دارید كه برای شما خدمت می كند، گفت آری.



[ صفحه 747]



فرمود: این دو دینار را به خدمت گزار خود بده خرج كند و از انفاق در راه خداوند بهتر است.

آن مرد از مجلس حضرت رسول صلی الله علیه و آله رفت و آن دو دینار را به خدمت كار خود داد و دو دینار دیگر را برای حضرت رسول آورد و عرض كرد آن دو دینار را به خدمت كار خود دادم و اینك دو دینار دیگر آورده ام تا در راه خداوند انفاق كنید پیغمبر گرفتند و فرمودند بدانید ثواب این دو دینار كه در راه خداوند انفاق می كنید زیادتر از ثواب آن دینارهائی كه قبلا انفاق كردید نیست.